خدایا اجازه !

خلاصه :

به نام خدا

تازه به سن تکلیف رسیده بودم! راستش را بخواهید سؤالات عجیب و غریبی به ذهنم می‌رسید و آن ها را از مادرم می‌پرسیدم؛ گاهی از جواب مادرم راضی میشدم و گاهی نه! تا بالاخره با مادرم تصمیم گرفتیم جواب سوالات من را در کتابی پیدا کنیم.به نمایشگاه قرآن تهران رفتیم و چند کتاب در مورد سؤالات من خریدیم. یکی از آنها دقیقاً پاسخ تمام سوالات من را داشت!
« خدایا اجازه!»
بله! «خدایا اجازه» اسم همان کتاب با نمکی است که سؤالات عجیب و غریب من در اون نوشته شده بود و من فکرش را هم نمیکردم،خدا هم جواب مرا داده بود!
شروع کردم به خواندن کتاب؛ هم جواب سوالاتم را گرفتم و هم چیزهای زیادی راجع به خدا،آفریده های او،بهشت و.....یاد گرفتم،چون کتاب به زبان جالبی نوشته شده بود،اصلا حوصله ام سر نرفت.به دوستانم که مثل من یه عالمه سؤال عجیب و غریب تو ذهنشونه پیشنهاد میکنم این کتاب زیبا را مطالعه کنند.
نویسنده این کتاب،آقای حیدری ابهری و تصویرگر آن،آقای سام سلماسی هستند.این کتاب توسط نشر جمال در سال ۹۶ چاپ شده است.
راستی یک خبر خوب! کتابخانه مدرسه به تازگی این کتاب را تهیه کرده است؛ پس عجله کنید تا تابستان و اوقات فراغتتان تمام نشده این کتاب را از کتابخانه مدرسه امانت بگیرید و مطالعه کنید.مطمئنم شما هم مثل من خیلی از این کتاب خوشتان می آید.
راستی! به نظر شما سؤال کردن در مورد خدا گناه دارد!؟