رویدادهای عمومی
آشنایی با روش میزان - قسمت دوم
جایگاه ️مدرسه در فرایند رشد کودک
خلاصه :
جایگاه مدرسهبه نام خداوند تربیت کننده
🟢 آشنایی با روش میزان
🔳 جایگاه ️مدرسه در فرایند رشد کودک
🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴
🔻 شأن و جایگاه یک مدرسه چیست و چگونه تعریف میشود؟
توجه داشته باشیم که ما، چه به عنوان متولی و مسئول فرهنگی کشور باشیم، چه عضوی از فعالان و دغدغه مندان فرهنگی جامعه محسوب شویم؛ و چه به عنوان والدین کودکان مان تعریف گردیم. ابتدا باید موضع و تکلیف خود را با سوال بالا، به طور شفاف و روشن مشخص کنیم.
⚪ ️به نظر میرسد در مقام نظر، چنانچه هر کدام از گروههای فوق در معرض پرسش مذکور قرار گیرند؛ پاسخ کلی یکسان خواهد بود؛ بدین معنی که تلقی همه ما از حضور کودکان در مدرسه، علاوه بر یادگیری علم و دانش، موضوعات مهمی چون کسب مهارتهای زندگی، رشد توانمندیهای شخصیتی، دریافت مهارتهای لازم جهت ورود و نقش آفرینی در اجتماع و از همه مهمتر کمک به رشد و پرورش ویژگیهای والای انسانی خواهد بود.
⚪️ لیکن متاسفانه در عمل به نظر میرسد، مدارس به عنوان بستر این شکوفایی، و خانواده به عنوان مخاطب مدرسه ، تنها مقوله فراگیری علم و دانش را به عنوان شان و جایگاه مدرسه در سبد خواستهها و مطالبات خود قرار دادهاند. فارغ از اینکه همه ما در مقام سخن به ذو ابعاد بودن امر تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش معترف باشیم.
☂️☂️☂️☂️☂️☂️☂️☂️☂️☂️☂️
🔻 بار دیگر به سوال اصلی برمیگردیم.
شان و جایگاه یک مدرسه چیست و چگونه تعریف میشود؟
به نظر میرسد همگی ما نسبت به در نظر گرفتن یک نقش جامع و کامل، برای مدارس کشور اتفاق نظر داشته باشیم. پس با این وجود، مساله اصلی کجاست ؟ چرا مدارس کشور اعم از دولتی و غیر دولتی ،علی رغم اسناد بالادستی و مصوبات دولتی و تمایل متولیان فرهنگی، همچنان با حداقل تغییرات و اصلاحات، به راه خود ادامه میدهند؟
🧶🧶🧶🧶🧶🧶🧶🧶🧶🧶🧶
⚪ ️جهت رسیدن به پاسخ، موضوع مورد نظر را باید از سه منظر جداگانه مورد بررسی قرار دهیم.
⭕️ در صورتی که از منظر مدرسه به موضوع بنگریم باید بپذیرم که اسلوب کلاس داری موسوم به میز و نیمکتی به دلیل عدم امکان حرکت متربی، کاهش تعاملات اجتماعی، افت پویایی کودک و ساختار صلب و غیر قابل انعطاف خود، امکان رشد شخصیتی و مهارتی متربیان مدارس را از آنها سلب میکند.
⭕️ از جهت دیگر در صورتی که از منظر نگرش آموزشی معلمین و مربیان به موضوع بنگریم. لازم است در شیوههای یاددهی و یادگیری مرسوم (در همه حوزهها و نه فقط کتب درسی) تجدید نظر صورت پذیرد. آموزش و یاددهی بر مبنای روش سخنرانی معلم و با حداکثر تمرکز متربی بر روی تخته کلاس یا صفحات کاغذ (کتاب، دفتر، کاربرگ و...) امکان مواجهه عینی، کاربردی و موثر با مفاهیم درسی و غیر درسی را در خارج از کتاب و در زندگی واقعی از او سلب مینماید. این مساله در دورهی سالهای دبستان، منجر به درک حداقلی و فهم سطحی نسبت به موضوعات گوناگون شده و حتی با وجود کسب نمرات توصیفی بالا در کارنامه عمق و کیفیت یادگیری به حداقل مقدار ممکن میرسد.
⭕️ منظر سوم به نگرش ما والدین باز خواهد گشت. چنانچه، توقع ما از رشد فرزندانمان در دورهی دبستان، صرفا کسب سواد آموزشی و بالا بردن محفوظات درسی باشد؛ طبیعتا توقع رشد مهارتهای اولیه و زیربنایی زندگی، ارتقای تعاملات اجتماعی، رشد شخصیت و ... [ که پایه و اساس یک زندگی انسانی و موفق در دوره بزرگسالی ایشان خواهد بود] به حداقل رسیده و کمترین اثرگذاری را خواهد داشت.
🔲 در پایان چه در مقام یک متولی فرهنگی یا یک معلم تعریف شویم؛ و چه در مقام والدین کودک خود باشیم؛ لازم است یکبار دیگر خود را در معرض این سوال اساسی قرار داده و سهم خود را از رشد و ارتقای مدارس کشور بر دوش گذاریم. ما نیز سعی کردهایم علی رغم مشکلات و کاستیها، به اندازه توان و ظرفیت خود، در این مسیر قدم گذاشته و به پیش برویم.
ان شاالله
🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴